۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه



رشته کوه جوپار با ارتفاع4135 متر در جنوب شهرجوپار واقع شده، که دارای قلل متعددی از جمله سه شاخ بزرگ و کوچک ،کیل جلال ،بلوچی،کش و... می باشد.قله سه شاخ جوپار یکی از زیباترین قله های ایران است و این به دلیل دیواره های بلند و دهلیزهای پر شیب است .که برای صعود در فصل زمستان نیاز به لوازم و امکانات فنی کوهنوردی دارد.وجود یخچالهای طبیعی و بیدستانهای سرسبز ،چشمه های پرآب و بعضی چمنزارها زیبایی خاصی به منطقه سه شاخ جوپار بخشیده است.جانپناه فلزی که در منطقه کاسه سه شاخ قرار دارد پناهگاه مناسبی است، برای کسانی که می خواهند قله را در فصل زمستان صعود نمایند.گیاهان دارویی فراوانی از کوه جوپار بدست می آید مانند :آلاله ، آویشن،مرزنجوشن و از همه مهمتر زیره ی سیاه که زیره معروف کرمان است در کوه جوپار یافت می شود.

قله سه شاخ جوپار که یکی از زیباترین قلل کرمان است. هرکوهنوردی مشتاق دیدار و صعود آن می باشد.در این چندسالی که از آغاز فعالیت گروه می گذرد قلل هزار ،لاله زار و کله ماری در منطقه کرمان میزبان ما بو ده اند.با اطلاعاتی که از دیگر دوستان کوهنورد مان کسب کرده بودیم و با برنامه ریزی قبلی یک تیم 5 نفره از گروه به همراه 3 نفر از گروه یاران مهرشیراز جهت صعود قله سه شاخ رهسپار کرمان شدیم.

روزشمار برنامه

سه شنبه 21/07/1388

ساعت 22 از شیراز رهسپار کرمان شدیم.

چهار شنیه 22/07/1388ساعت 6 کرمان.


با هماهنگی قبلی یکی از دوستان همنورد یک دستگاه وانت بار کرایه کرده پس از تهیه بلیط برگشت راس ساعت 7 به سمت جوپار حرکت کردیم.پس از حدود35کیلومتر جاده آسفالته و 4 کیلومتر جاده خاکی ساعت 30/8 به ابتدای مسیرمان رسیدیم.در اینجا لوازم اضافی را داخل وانت بار گذاشته ،صبحانه را در همین محل صرف نمودیم.

مسیر کوهپیمایی که پیش رو داشتیم یک دره سیلابی و پوشیده از سنگهای ریز و درشت است که در سمت چپ درختان بید دیده می شود.


ساعت30/9 شروع به کوهپیمایی کر دیم.با طی حدود 4 کیلومتر که بیشتر آن را با وجود دیواره های بلند اطراف در سایه طی کردیم.


ساعت 11 به راهرو رجب رسیدیم.در اینجا به دلیل دیواره ای بودن مسیر نفرات با احتیاط و با فاصله از یکدیگر صعود نمودند.راهرو شصت متر طول دارد که افراد مبتدی نیاز به حمایت و استفاده از طناب دارند.

در ادامه مسیر بصورت تپه ای و با یک شیب نسبتن تند بود.در اطراف درختچه ها و بوته های متراکمی بود که میزبان کبک های فراوانی بوده ،که با حرکت ما بال کشیده و دور می شدند.


ساعت 20/12 بود به محلی که معروف به خندق خرپران است رسیدیم. در اینجا از یک دامنه پایین رفته ،ازکنار دامنه روبه رو که بکسل کشی شده بود صعود نمودیم.دوباره یک شیب ملایم را پیش گرفته در طول مسیر چند بز کوهی که با فاصله کمی از ما در حال چرا بودند مشاهده کردیم.به نزدیکی های جانپناه که رسیدیم آب چشمه ای در مسیرمان و پایین دست جانپناه جاری بود با نوشیدن آب و پرکردن ظرف هایمان به سمت جانپناه حرکت کر دیم.


ساعت 13 به چانپناه رسیده.نهار را در کنار جانپناه صرف نمودیم.

جانپناه فلزی در محلی به نام کاسه سه شاخ و بر روی یک تپه احداث شده ،که ظرفیت حداکثر 15 نفررا دارا می باشد. از این مکان اکثر قلل رشته کوه چوپار به وضوح دیده شده و قابل دسترسی می باشد.

متاسفانه بر اثر بی توجهی بعضی از کوهنوردان در اطراف پر از انواع زباله های فلزی و غیره فلزی بود.برای کمتر شدن آلودگی منطقه قوطی ها را در محلی جمع آوری کرده و زباله های غیر فلزی را پس از جمع آوری سوزاندیم.چون شب گذشته نخوابیده بودیم قصد داشتیم بقیه مسیر را فردا طی کرده باقی روز را استراحت کنیم.چرخی در اطراف زده از منطقه بازدید و عکس برداری کردیم. برای تهیه آب تعدادی از دوستان به چشمه در فاصله ی 15 دقیقه ای جانپناه رفته آب آوردند با غروب آفتاب هوا خنک تر شده ،همگی داخل جانپناه جمع شدیم و پس از نوشیدن چای و تهیه غذای گرم شام خوردیم.کوله های صعودمان را آماده کرده ،همگی داخل کیسه خوابها خزیدیم.ساعتی نگذشته بود که یک گروه نسبتا پرتعداد به چانپناه رسیدند.با صدای آنها و باز شدن درب جانپناه همه از خواب بیدار شدیم.نیمه شب بود که دوباره خوابیده ،شب سردی را سپری کردیم.

ساعت 6 جانپناه را به سمت قله ترک نمودیم.مسیر با شیبی ملایم شروع شده و به تدریج برشیب آن افزوده می شود.با طی مسیری 2 ساعته به ابتدای قیف مصیبت رسیدیم .شیب تندی را پیش رو داشتیم ساعت 30/8 به محلی رسیدیم که اطراف مان را دیواره ها محصورکرده بودند در اینجا صبحانه را صرف کرده با صرف انرژی فراوان خود را به بالای دره و گردنه رساندیم.با عبور از مسیری سنگی که شیبی خفته داشت به جانپناه سه شاخ بزرگ رسیدیم که در زیر قله ای فرعی قرار دارد. با استراحتی کوتاه در این مکان به سمت قله رهسپار شدیم.باز شیبی دیگر را صعود نموده به دهلیزی سنگی رسیدیم.با صعود دهلیز ساعت 50/9 به پای قله رسیدیم.انتهای مسیر یک گرده با شیب تقریبی 40تا90درجه و ارتفاع 130 متر است.با احتیاط صعود کرده ساعت 20/10 به قله رسیدیم.پس از استراحت و تجدید قوا تعدادی عکس به یادگار گرفته ساعت 11 از سمت راست قله و مسیر ریزالی به سمت پایین حرکت کردیم.




ساعت 30/12 دوباره به قیف مصیبت رسیدیم در اینجا از سمت راست دره مسیر پر شیب را پایین رفته ساعت 30/14 به جانپناه رسیدیم.پس از صرف نهار و جمع آوری وسایل ساعت 30/15 از جانپناه به سمت پاییین حرکت کردیم.برای استفاده از روشنایی روز مسیر را سریعتر از قبل و بدون اتلاف وقت پشت سر گذاشتیم.با گذر از خندق خر پران و سپس فرود راهرو رجب به دره رسیدیم.تا تاریکی هوا زمان اندکی باقی بود.دره را پشت سر گذاشته ساعتی را در تاریکی پیمودیم. ساعت 18 به ابتدای جاده ماشینرو رسیدیم با وانت باری که روز قبل آمده بودیم به کرمان بازگشته ،شب را در پارک مطهری گذراندیم.

جمعه 24/07/1388

صبحانه را در پارک صرف کرده ،تعدادی از دوستان جهت خرید به بازار رفته همگی ساعت 11 به ترمینال رفتیم و نیم ساعت بعد به سمت شیراز حرکت نمودیم.

نفرات شرکت کننده در برنامه

علی اکبر فلاحی سرپرست برنامه

محمد امین صلاحی مسئول فنی برنامه

اصغر پیروحقیقی راهنما

هادی اسلامی تدارکات و روابط عمومی

سعید رجب پور

نعمت درستکار

آرش رهنمایی یاران مهر

رضا روستا ""

روزبه رستگار ""



۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

یک نکته ی کوهستانی

در باورشناسی باستانی، کوه، چونان بلندترین و نزدیک ترین جای به آسمان ارزشی نمادین و آیینی داشته است. از آن است که هر یک از پیامبران بزرگ با کوهی نامور در پیوند است و بر آن کوه، با خداوند راز گفته است و به پیامبری برگزیده آمده است: زرتشت بر سبلان؛ موسی بر طور؛ عیسی بر کوه زیتون و محمد که درود خدا بر او باد! در حرا.
نمادی از کوه چونان « نردبان آسمان» و نزدیک ترین جای در زمین به آسمان بوده است. از آن است که نخستین مرد و پادشاه ایرانی ، کیومرث ، که نوآفرید است و هنوز پیوند از آسمان مینو نگسیخته است جای در کوه می سازد:
کیومرث شد بر جهان کدخدای
نخستین به کوه اندرون ساخت جای
سر تخت و بختش بر آمد به کوه
پلنگینه پوشید خود با گروه...
« نامه ی باستان، دکتر میرجلال الدین کزازی، جلد 1، ص 240»

۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

تقویم ورزشی سه ماهه سوم سال 1388

لازمه شرکت در برنامه های گروه عضویت و داشتن کارت بیمه ورزشی است.

شرکت در هر یک از برنامه های چند روزه مستلزم شرکت در برنامه آمادگی می باشد.

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

صعود قله ی 4290 متری پوتک


قله پوتک یکی از قلل مرتفع خط الرأس غربی دنا با ارتفاع 4290 متر در جنوب غرب روستای خفر از روستاهای شهرستان سمیرم در استان اصفهان واقع شده است. این قله با دیواره ی ستبرش در مجاورت قله ی کل اورزنی در شمال غرب، قله ی لوکوره، در جنوب، تنگ کالادون در شمال و مجاورت دیواره اش و تنگ آبشار در شمال شرق با زیبایی خاصی در منطقه جلوه می کند. به طوری که دیواره ی بلند آن را از روستا به وضوح می توان دید.
جمعه 27/06/1388 ساعت 6 صبح تیمی 12 نفره متشکل از اعضای گروه و تعدادی میهمان به سمت خفر عزیمت کردیم. صبحانه را در طول مسیر صرف کرده پس از طی مسیری 8 ساعته خود را به روستای خفر رساندیم. نهار را در مسجد صرف کرده با استراحتی کوتاه ساعت 45/15 دقیقه از جنوب روستا و میان باغ های سیب به سمت تنگ آبشار راه افتادیم. با گذشتن از میان باغ ها به ابتدای تنگ رسیده و در جهت مخالف مسیر آب حرکت کردیم. ساعت 25/17 به آبشار خشک شده ی خفر رسیدیم. مسیر پیش رو دارای شیب ملایمی بود که با وجود هوایی نسبتن خنک طی شد. هوا رو به تاریکی بود ،که داخل تنگ چادر زدیم و شب را با وجود وزش باد شدید و سردی هوا سپری کردیم.
شنبه 28/06/1388 پس از مهیا شدن نفرات صعود کننده به همراه کوله های صعود ساعت 10/7 مسیر را از یال قله ی کل اورزنی پیش گرفتیم. در ابتدای مسیر شیب تندی را صعود کرده و به تیغه ی سنگی رسیدیم. صبحانه را در این محل صرف کردیم و برای در امان ماندن از وزش باد از زیر تیغه ها مسیر را پیموده به نزدیکی قله ی اورزنی رسیدیم. از اینجا برای دست یابی به گردنه ی اورزنی قله را تراورس کرده با تند تر شدن وزش باد ساعت 30/12 دقیقه به گردنه رسیدیم. بعد از استراحتی نیم ساعته و تجدید قوا با کمتر شدن وزش باد با احتیاط کامل شروع به صعود از تیغه ی قله نمودیم. با وجود هوایی متغیر و وزش باد ساعت 45/13 دقیقه موفق یه صعود قله شدیم. عکس یادگاری گرفتیم و از همان مسیر صعود به سمت گردنه سرازیر شدیم.
از محل گردنه، مسیر بازگشت را از تنگ کلادون انتخاب کرده. با بارش تگرگ و رعد برق مسیر پر شیب تنگ را به سرعت طی کرده به تنگ آبشار و محل چشمه ی پی دنی رسیدیم. با کمتر شدن ارتفاع خود را در امان دیدیم و از آب گوارای چشمه نوشیده تنگ آبشار را به سمت محل کمپ طی نمودیم. در طول مسیر بارش باران و خروش آب ما را همراهی می کرد.
ساعت 10/18 دقیقه به بقیه اعضاء که به استقبالمان آمده بودند رسیدیم. بارش باران کم کم متوقف شد و در طول شب هوای سرد با وزش باد شدید ما را وادار کرد طناب چادرها را محکم تر کنیم و تمام وسایل خود را به داخل چادرها ببریم. شبی دیگر را در این محل سپری کردیم.
یکشنبه 29/06/88 پس از صرف صبحانه و جمع آوری چادر ها به طرف روستا روانه شدیم. نهارمان را در بیت العباس روستای خفر صرف کردیم و با رسیدن سرویس به سمت مرودشت بازگشتیم.
افراد شرکت کننده:
هادی اسلامی، غلامحسن شبانی، اصغر پیرو، سجاد شعبانی، حامد صفایی، عزیز جوکار، الهام صفایی، فاطمه موسوی زاده، وحیده نجات، آرام جوکار، محمدامین صلاحی (مسئول فنی) و علی اکبر فلاحی (سرپرست برنامه)

۱۳۸۸ مهر ۱, چهارشنبه

علم کوه بهشت کوهنوردان ایران

علم کوه در شمال ایران در منطقه ی بسیار زیبا و خوش آب و هوای کلاردشـت قرار دارد. قله ی علـم کـوه از لحاظ موقعـیت
جـغرافـیایی در 50درجه و 58دقیـقــه طول جغرافیایی و 36درجه و 23 دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد و در رشته کوه البرز
واقع می باشد .قله ی علم کوه به ارتفاع 4850 مـتـر دومـین قله ی بلند ایران بعد از دماوند می باشد. این قله در منطقه ای
از البرز به نام رشته کـوه تـخـت سلـیـمـان قـرار دارد و تـنـها نقطه ای از ایران اسـت که از لحاظ زمین شناسی می توان
یخچال های قدیمی را در آن مشاهده کرد.
بیشتر شهرت این قله به خاطر دیواره‌ایست که در دامنه شمالی آن واقع است و دارای فنی‌ترین و سخت‌ترین مسیرهای سنگنوردی و دیواره‌نوردی در ایران است. این دیواره در ایران، جایگاهی مانند کی۲ در جهان را داراست .

دیواره ی علم‌ کوه

در جبهه شمالی این قله دیواره‌ای به طول ۶۵۰ متر وجود دارد که یکی از زیباترین و مشکل ترین دیواره‌های دنیا به شمار می‌رود. منطقه علم کوه دارای ۴۷ قله ی بالای ۴۰۰۰ متر است که به «آلپ ایران» نیز معروف است. بر روی دیواره ی علم کوه مسیرهای متعددی باز شده که می‌توان به مسیر ۴۸ و ۵۲ لهستان، گرده آلمانی ها، هاری رست و... اشاره کرد.

پرافتخارترین صعودها

سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۰ را می‌توان اوج تحول دیواره نوردی ایران نامید. در این سال‌ها بود که بزرگانی چون زنده یاد حسین طالبی مقدم و دیگر کوهنوردان همدانی توانستند رکوردهای صعود دیواره را به طرز بسیار چشمگیری پایین آورده و نهایتن رکورد عجیب و دست نیافتنی ۳ مسیر در یک روز را به یادگار بگذارند. از دیگر شاهکارهای صعود این دیواره , باز کردن مسیر همدانی‌ها ۶۷ در ۶ ساعت توسط حسین طالبی مقدم است. همچنین صعود سلو حسن نجاریان در سال ۱۳۷۳ از مسیر هاری رست.

اثر طبیعی و ملی علم کوه
این اثر با مـــساحتی بالغ بر 4077 هکتار طی مصــوبه ی شماره 222 مورخ 21/3/81 شورای عـالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت اين سازمان پیوست .

موقعيت قله
این قله از شمال به شانه کوه و از جـنـوب به قلل خرسان خـتـم می شود وقله ی سیاه سنگ در سمت شرق این قله واقع است.
در این قلــه در چـهـار جـهـت مختلف؛ چهار یخچال معروف وجـود دارد:
(1) در شمال یخچال علم چال
(2) در شمال غربی یخچال شمال غربی علم کوه
(3)در غرب یخچال هفت خـان
(4) یخچال خرسان در جنوب.

منطقه ی علم کوه دارای یک قرارگاه کوهنوردی یک پناهگاه و یک جانپاه می باشد که به قرار ذیل اسـت:
1ـ قرار گاه رودبارک:
قرار گاه رودبارک در سـه طبقه در سال 1349 (ه-ش) کارهای ساختمـانـی آن شروع شد و در سال 1352(ه-ش)بعد از طی
فراز و نشیب هایی به بهره بـرداری رسید. این قرارگـاه در ارتــفـاع 1520مـتـراز سـطـح دریـا قـرار دارد و در مـنـطقـه ی رودبـارک در دو راهی مـعـدن سـرب واقع است . مـسیـر دسترسی به این قرارگاه از جاده چالوس ـ مرزن آباد ـ لاهو ـ کلاردشت ـرودبارک
می بـاشـد. این قـرارگاه تقـریـبـن مجهز می باشد و دارای آب، بـرق و تـلـفـن اسـت.
بـرای صـعود به تمامـی قله های علم کوه می توان از این قرارگاه استفاده کرد.
2- پناهگاه سرچال:
این پناهگاه در ارتفاع 3850متر بالاتر از دریـا و درمـنـطقـه رودبـارک قرار دارد. مسیر دسترسی به پناهگاه، مرزن آباد
ـ لاهو ـ کلاردشت ـ‌ رودبارک ـ گردنه می باشد. این پناهگاه دارای آب می باشد و برای تمامی قله هـای
معروف علم کوه می توان از این پنـاهـگاه استفـاده کـرد . نـزدیـک تـرین روستـا به ایـن پنـاهـگاه رودبـارک می باشد.
3ـ جانپناه خرسان:
این جانپناه در ارتفاع 4700متر بالاتر از سطح دریا و در منطقه ی رودبارک قرار دارد مسیر دسترسی به جانپناه مرزن آباد- لاهو
کلاردشت ـ رودبارک ـ‌ گردنه خرسان می باشد. این جانپناه فلزی است و در سال 1364 (ه- ش) برای آخریـن بار مرمت شده
است این جانپناه به ابعاد 6 متر طول و 3 متر عرض و 5/2 متر ارتفاع ساخته شده است. از این جانپناه نیز برای صعود به علم کوه
وتمامی قـلـه هـای معروف آن می توان استفاده کرد.
(بر گرفته از :کتاب پناهگاه ها و جانپناه های کوهنوردی ایران )

معرفی قله ها و یخچال های طبیعی منطقه ی علم کوه
آیا تا کنون از خود پرسیده اید که رشته کوه ها اولین بار توسط چه کسانی زیر پا گذاشته شده و به همگان معرفی شده اند؟ اگر به گذشته های خیلی دور برگردیم، سوالی که پیش می آید این است که کوه ها کی بوجود آمده اند؟ مربوط به کدام دوره ی زمین شناسی هستند؟ قبل از اینکه به این ارتفاع برسند دارای چه ارتفاعی بوده اند؟ و سوالاتی دیگر؟مطالبی که بیان می شود گوشه ای از اطلاعاتی است که تنها به بخشی از این سوالات جواب می دهد و به معرفی قلل منطقه ی علم کوه و تخت سلیمان و یخچال های آن منطقه می پردازد و سعی بر آن است که مطالبی از تاریخچه های صعود و کارهایی که در منطقه انجام شده است ارائه شود.
قله های عمده ی منطقه ی علم کوه و تخت سلیمان :
منطقه ی علم کوه با وجود بیش از 47 قله ی بالای 4000 متر ، نمونه های کم نظیری از عظمت، صلابت و زیبایی رشته کوه های البرز را در کلاردشت به نمایش در آورده است.
این قله ها پس از دماوند با ارتفاع 5671 متر ارتفاع، در شمار مرتفع ترین قله های البرز شناخته می شوند.
بلند ترین قله ی این مجموعه علم کوه نام دارد که در سمت شمال شرقی به دیواره ای به طول 700 متر و عرض 450 متر منتهی می شود و به عنوان مرتغع ترین دیواره ی گرانیتی ایران و دارا بودن مسیرهای گوناگون برای کوهنوردان ایرانی و خارجی پر جاذبه تلقی می شود.
این رشته کوه های عظیم منشعب از خط الرأس اصلی البرز که بین 45 و 50 درجه تا 10/51 درجه طول شرقی از نصف النهار گرنویچ و بین 15/36 درجه عرض شمالی واقع شده اند و به استناد مندرجات جغرافیای طبیعی ایران و علائمی که توسط بعضی از دانشمتدان زمین شناس مانند پرفسور اوکوست گانسر( ougust Ganser ) در این منطقه بدست آمده است، می توان گروه تخت سلیمان را جزء چین خوردگی های دوره ی سوم زمین شناسی دانست و از طرفی وجود یخچال های طبیعی آثار جدید ترین دوره زمین شناسی را در این منطقه اعلام می دارد و از طرف دیگر وجود (Trielubit) ها که توسط پرفسور اگوست گانسر در قسمت قلل لشکرک و قلل مناره و گردونه کوه بدست آمده وجود آثار دوره اول زمین شناسی را در این منطقه معلوم می دارد.
قله های مهم علم کوه و تخت سلیمان بدین ترتیب می باشد :
1- علم کوه با ارتفاع 4850 متر که از جهت شمال به شانه کوه و از جنوب به قلل خرسان و از سمت شرق به سیاه سنگ متصل بوده و جهت غرب دماغه ی آن یخچال هفت خوان و یخچال شمال غربی علم چال می باشد.
دیواره ی شمالی آن که معروف به یخچال علم چال می باشد بزرگترین و بلند ترین دیواره های کوه ها ی کشور می باشد و از کف یخچال 700 تا 750 متر ارتفاع دارد.
این کوه دارای دو شاخک با ارتفاع 4750 متر یکی در شرق بنام شاخک شرقی و دیگری در غرب بنام شاخک غربی علم کوه میباشد. چهار یخچال عظیم در چهار جبهه ی این کوه واقع شده است که عبارتند از: یخچال علم چال در شمال یخچال شمال غربی- یخچال هفت خوان در غرب- یخچال خرسان در جنوب.
2- تخت سلیمان با ارتفاع 4659 متر که از جنوب به شانه کوه و از غرب به یخچال های هفت خوان و از شمال به دندان ازدها متصل می باشد.
3- قله خرسان با ارتفاع 4620 متر از شمال به علم کوه و از شرق به یخچال های حصار چال و از جنوب به ستاره متصل می باشد.
به علت وجود خرس های زیاد در این منطقه به نام خرسان نامیده شد.
4- قله چالون با ارتفاع 4550 متر که از سمت شمال به قله سیاه کمان و از سمت جنوب غربی به سیاه سنگ و شاخک شرقی علم کوه و از سمت شمال شرقی به قله پسند کوه متصل است، یخچال علم چال در غرب و یخچال چالون در جنوب شرقی آن واقع شده اند.
5- قله های هفت خوان بطوری که از اسم آن پیداست عبارت از چندین قله متصل به هم که بلندترین آنها، 4500 متر ارتفاع دارد از شرق به قله خرسان جنوبی و از شمال خط الرأس آن در نزدیکی های آبادی میان رود پایین می آید.
6- شانه کوه با ارتفاع 4450 متر که از طرف جنوب بوسیله گرده ی آلمان ها و از طرف شمال به قله تخت سلیمان متصل و به علت شباهت با دندانه های شانه، کوه نوردان نام شانه کوه به آن نهاده اند. سه یخچال عظیم در اطراف این قله قرار دارند، یخچال غربی علم کوه در غرب، یخچال علم چال در شرق و یخچال تخت سلیمان در شمال شرق.
7- رستم نیشت به ارتفاع 4426 مترکه آخرین قله ی حد شمالی گروه تخت سلیمان می باشد و از سمت شمال بوسیله گردنه ی مرتفع 4200 متری به قلل کالاهو و از سمت جنوب به قلل سیاه گوک متصل است.
8- پسند کوه با ارتفاع 4350 متر از طرف شمال به قلل خرسان و از جنوب به گردونه کوه خط الرأس اصلی سلسله جبال البرز متصل و در واقع آخرین حد جنوبی گروه تخت سلیمان . محل اتصال رشته اصلی و گروه تخت سلیمان است.
9- میان سه چال با ارتفاع 4348مترازسمت جنوب غرب به شانه کوه متصل است و چون در بین سه چال معرف علم چال در جنوب، کمان چال در شرق، تخت چال در شمال غرب واقع شده است بنام سه چال معروف گشته است و کم ارتفاع ترین قله گروه تخت سلیمان می باشد.
10- مناره با ارتفاع 4300 متر از شمال به قلل خرسان و از طرف جنوب به قله گردونه کوه خط الرأس اصلی سلسله جبال البرز متصل است و در واقع آخرین حد جنوبی گروه تخت سلیمان و محل اتصال رشته ی اصلی و گروه تخت سلیمان می باشد.
11 – سیاه کمان با ارتفاع 4472 متر از طرف شمال به قله چالون متصل است و حد شمالی یخچال علم چال در جهت غرب این قله به پایین می رسد.
12- سیاه گوک متصل به هم به نام های سیاه گوک شمالی و جنوبی به ترتیب با ارتفاع 4445 متر و 4500 متر که از شمال به قله رستم نیشت و از جنوب به قله تخت سلیمان متصل اند.
13 – مرجیکش با ارتفاع 4580 متر در شمال فلات مرتفع حصارچال واقع شده است و فقط از شمال به خط الرأس علم کوه متصل است.
یخچال های طبیعی منطقه :
یکی از پدیده های مورفولوژیکی منطقه وجود یخچال های بزرگ طبیعی است که این یخچال های طبیعی و دایمی پس از گذشت ده ها میلیون سال هم چنان نا آرام اند. یکی از مهم ترین این یخچال ها ، علم چال نام دارد که دارای 3000 متر طول و 750 متر عرض و 80 متر عمق می باشد. علاوه بر آن می توان یخچال اسپیلت که متشکل از توده های بزرگ یخ است، نام برد. این توده ی عظیم یخ که با سنگ و خاک آمیخته شده اند، منابع اصلی آبگیری رود خانه ی سرد آبرود کلاردشت هستند.
در توصیف یخچال های منطقه باید گفت که ما سیف علم کوه در واقع مرکب از یک تیغه یا خط الرأس با جهت جنوبی و شمالی است که ارتفاع آن از کل جارون افزایش می یابد. این تیغه که دو قله ی تخت سلیمان و علم کوه را شامل می شود، در جنوب قله علم کوه به طرف جنوب شرقی متمایل گشته و با ارتفاعی متجاوز از چهار هزار متر در پایین گردنه ی حصارچال و در حد نهایی دره ی اصلی سردآبرود خاتمه می یابد. از قله ی اصلی تنها یک تیغه که در حقیقت مجزا کننده ی سه شاخه یخچال ما سیف هستند، منشعب می شود. این تیغه ها عبارتند از :
1: تیغه ی شمالی که متکی به قوس تخت سلیمان است و حوضچه ی یخ گیر کوتاهی را تشکیل می دهد که از اطراف سیرک های یخچال به آن منتهی می شوند.
2: تیغه ی مرکزی که قله های شانه کوه و میان سه چال را به هم مربوط می سازد. این تیغه ی مرکزی، طویل تر و پست تر از تیغه ی اولی است.
3: شاخه یخچال اصلی است و از دو تیغه ی دیگر مهم تر است و از قله علم کوه جدا می شود. این تیغه که در ارتفاع 4420 متری قطع می شود، به طرف شمال شرقی متمایل است و تا قله چالون ادامه دارد. تیغه های نامبرده سه دره ی نا مساوی ولی مهم را که قبلن به وسیله یخ اشغال شدند، محدود می کنند و به شرح زیر قابل شناسایی می باشند:
۱ـ یخچال واقع در شمال شرقی تخت سلیمان.
۲ـ یخچال مرکزی در شمال خط الرأس میان شانه کوه.
۳ـ یخچال اصلی که در شمال خط الرأس علم کوه و چالون قرار دارد.
یخچال های علم کوه از نوع یخچال های کوهستانی و دره ای هستند که روزانه با سرعتی به طور متوسط بین 30 سانتی متر تا یک متر در حرکتند و هر روز تغییر مکان می دهند. این یخچال ها متعلق به دوران سوم زمین شناسی یا سنوزوئیک هستند و 60 میلیون سال قدمت دارند.
پیشینه ی مطالعات مربوط به یخچال های این مجموعه به سال های دهه 30 میلادی مربوط می شود. در سال 1933 داگلاس باسک ، کوهنورد و جغرافیدان انگلیسی برای صعود و نقشه برداری به منطقه مراجعه نمود و به وجود یخچال های این منطقه پی برد. در سال 1934 میلادی ( 1313 خورشیدی) هانس بوبک اتریشی پس از صعود به قله علم کوه و نقشه برداری کامل از این منطقه، چندین یخچال نیز کشف نمود.
در این مجموعه به طور کلی هفت یخچال بزرگ وجود دارد که به ترتیب وسعت بشرح زیر می باشد:
1- یخچال هفت خوان: این یخچال بین جبهه ی شمال قله های هفت خوان و جبهه ی غربی قله های خرسان واقع شده و بزرگترین یخچال طبیعی کشور می باشد.
2- یخچال علم چال: این یخچال بین جبهه ی شمالی علم کوه و جبهه ی شرقی شانه کوه و جبهه ی قله های چالون و سیاه کمان و جبهه ی جنوبی میان سه چال واقع شده است.
3- یخچال شمال غربی علم کوه: این یخچال در بین دماغه ی شمال غربی علم کوه و شانه کوه جبهه جنوب غربی تخت سلیمان از سمت غرب به یخچال هفت خوان متصل است.
4- یخچال تخت سلیمان: این یخچال بین قله های تخت سلیمان وشانه کوه و میان سه چال واقع شده است.
5- یخچال خرسان: در بین قله های خرسان، علم کوه و مرجیکش واقع گردیده است.
6- یخچال چالون: در بین قله های چالون وسیاه سنگ و گردنه ی چالون واقع شده است.
7- یخچال مرجیکش: در بین قله های مرجیکش و شاخک شرقی علم کوه و سیاه سنگ واقع است.
در این نواحی برفچال هایی نیز وجود دارد که مهم ترین آن ها : برفچال تنگ گلو است که دروازه ی شمالی فلات حصار چال نیز می باشد و راه مالرو کلاردشت طالقان از آن عبور می کند. برفچال دیگر به برفچال گردونه کوه معروف است که در بین دو یخچال خرسان و حصارچال در زیر قله مناره واقع است.
(برگرفته از کتاب علم کوه انتشارات فدراسیون جمهوری اسلامی ایران وکتاب کلاردشت )
ودر آخر چند تا از عكس هاي اين منطقه ی زيبا را كه اواخر تير ماه امسال در برنامه ای انفرادی، خارج از برنامه ی گروه به قصد صعود قله ی علم كوه با آقای آرمين حاج قاسم كاشانی ، يكی از دوستان كوهنورد تهرانی ام اجرا كرديم، مي گذارم . هر چند كه مي دانم از دريچه ی دوربين ساده ومقدماتی دوستم نمی شود حتا ذره ای از آن همه زيبايی را به تصوير كشيد.
علم كوه واقعن كوه مهمان نوازی است، بسیار سرسبز و آن چنان پرآب كه خشكسالی ديار خود را فراموش كنم . هر چند كه سردی هوا به دليل نداشتن لباس مناسب ما را اذيت كرد ولی در كل برنامه ای خاطره انگيز بود .
به نظرم همچنان كه لقب( كي 2 ايران) برازنده اوست (آرام كوه) نيز به حق لايق اوست.
گردآورنده: علی زارعی

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

کوههاي افغانستان:
هندوکش:
اين رشته کوه از معروف ترين و بزرگ ترين رشته کوه هاي افغانستان به شمار مي رود و ادامه‎ي رشته کوه‎هاي هيماليا مي باشد . رشته کوه هاي هندوکش ازشمال شرقي به سمت جنوب غربي کشيده شده و به دوقسمت هندوکش شرقي وغربي تقسيم مي شود . هندوکش شرقي ازغرب دره‎ي زيباک (ولايت بدخشان) شروع شده و تا کوتل (گردنه ي) خاواک (ولايت پروان ) به طول 150 کيلومتر امتداد يافته است . هندوکش شرقي داراي قله هاي مرتفع است ، که قسمت زيادي از سال را برف دارند . بلند ترين نقطه‎ي افغانستان قله‎ي نوشاخ ، با 7485 متر ارتفاع در رشته کوه هندوکش شرقي واقع شده است . هندوکش غربي ازکوتل خاواک شروع شده و به سمت غرب تا بند امير در ولايت باميان ادامه دارد . ارتفاع هندوکش غربي از هندوکش شرقي کمتر است . به همين دليل شاهراه بزرگ سالنگ ، که شمال و جنوب کشور را به هم وصل مي کند از دل اين کوه می گذرد . از کوتل هاي مهم هندوکش غربي مي توان ازکوتل شيبر در ولايت باميان نام برد که از گذشته هاي بسيار دور قبل از ايجاد شاهراه وتونل سالنگ ، شمال و جنوب افغانستان را به هم پيوند مي داده است. در حال حاضر نيز اين کوتل اهميت زيادي دارد .دره هاي بيشماري در دامنه هاي رشته کوه هاي هندو کش واقع است که معروف ترين آن ها عبارت اند از : دره ي پنچشير ،دره‎‎ي شکاري ، دره اشکمش ، دره سالنگ ، دره ي هزاره ، دره ي سيغان ، دره ي کهمرد ، اندراب ، خنجان ، نور ، فرخار و....
کوه بابا :
رشته کوه بابا در مرکز افغانستان واقع شده وازشرق به غرب امتداد دارد . اين رشته کوه از شرق « کوتل حاجيگگ » شروع شده ، تا جنوب شرق کوه حصار ادامه مي يابد . طول اين رشته کوه در حدود 200 کيلومتر است . بلندترين قله آن شاه فولادي ، 5140 متر ارتفاع دارد . قله هاي اين کوه نيز اکثر اوقات از برف پوشيده است و شرايط خوبي براي ذخيره‎ي آب به وجود آورده است . برخي ازمهم ترين رودهاي دائمي افغانستان از همين رشته کوه ها سرچشمه مي گيرند. در دامنه هاي شمالي و جنوبي اين رشته کوه ، بهترين چراگاه ها و مراتع افغانستان به چشم مي خورد . از کوتل هاي معروف اين کوه مي توان از کوتل حاجيگگ ، کوتل عراق ، کوتل صدبرگ ، کوتل شاتو ، کوتل ملا يعقوب و... نام برد که هر يک اهميت خاص خود را دارند . دره هاي معروف رشته کوه هاي بابا عبارتنداز : دره فولادي ، دره ي باميان ، دره‎ي کالو، دره ي ککرک و....
سفيد کوه (سپين غر ) :
اين رشته کوه ،در شرق افغانستان واقع شده و 150 کيلومتر طول دارد . سفيد کوه از 48 کيلومتري غرب پيشاور آغاز شده وبه طرف غرب ادامه مي يابد . بلند ترين قله اين کوه سيکارام ، 4755 متر ارتفاع دارد . دامنه هاي شمالي و جنوبي اين رشته کوه پوشيده از جنگل هاي انبوه و وسيع است .همچنين دره ي معروف خيبر که از لحاظ تاريخي و ارتباطي داراي اهميت زيادي مي باشد و در لشکرکشي هاي بزرگ ، در طول تاريخ به شبه قاره ي هند همواره مورد توجه مهاجمين بوده است ، در اين رشته کوه قرار دارد . طول اين گذرگاه از 60 کيلومتر تجاوز مي کند و 2000 متر از سطح دريا ارتفاع دارد .دره هاي معروف اين رشته کوه عبارت انداز :دره‎ي خيبر ، دره‎آچين ، دره ي خوگياني ، دره ي جاجي ، دره‎ي زرمست و .... مي دانيم که افغانستان داراي رشته کوه هاي فراواني است که به برخي از آنها اشاره کرديم . برخی دیگر از کوه های معروف افغانستان نیز عبارت اند از : کوه هاي فيروزکوه ، سياه کوه ، گل کوه ، سليمان ، تيربند ترکستان ، پغمان ، قره باتور، چاکايي و ..
رودهاي افغانستان :
آمودريا :
اين رودخانه از فلات پامير خورد سرچشمه مي گيرد و به درياچه آرال مي ريزد . اين رودخانه با طول 2540 کيلومتر ، مرز مشترک افغانستان وجمهوري هاي تاجيکستان ،ازبکستان وترکمنستان را تشکيل مي دهد . رودخانه هاي کوکچه و قندوز در خاک افغانستان به اين رود مي پيوندند . در ماه ثور (اردیبهشت) براثر آب شدن برف ها، آب اين رودخانه زياد مي شود . درهنگام پرآبي حدود 900 کيلومتر از آن قابل کشتيراني است .د رسالهاي گذشته چند بند روي شاخه هاي فرعي اين رودساخته شده است، مانند بند قندوز . در حال حاضر از شيرخان بندر درولايت قندوز افغانستان به تاجيکستان وبالعکس رفت و آمد توسط کشتي صورت مي گيرد.
هيرمند :
هيرمند يکي از رودهاي مهم ، بزرگ و پرآب افغانستان است که با شعبه هاي خود ، نواحي وسيعي ازجنوب غربي این کشور را آبياري مي نمايد . اين رود از ارتفاعات مناطق بهسود ، پنچاب و دايکندي ( ميان دو کوتل اوني و حاجيگگ ) سرچشمه مي گيرد . اين رود در ابتداي مسیر خود سيلابي بوده و خساراتي به مردم وارد مي آورد و به تدريج از سرعت آن کم شده و و جريان آن آهسته مي گردد . رود هيرمند با 1400 کيلومتر طول ، بزرگ ترين رودخانه داخلي افغانستان مي باشد که نقش مهمي در آباداني و سرسبزي قسمت وسيعي از کشور ما نیز دارد . شهرهاي تاريخي بست ، نادعلي و زرنج شهرت خود را مديون اين رود و شعبه هاي آن هستند . هيرمند با تبخير خود بر هواي پيرامونش اثر زيادي مي گذارد و از خشکي شديد هوا بويژه درتابستان مي کاهد .رود ارغنداب ، از جمله ي بزگ ترين رودخانه هايي است که به اين رود مي پيوندد. روي رودخانه ی هيرمند و شعبه هاي آن بندهايي احداث گرديده است . بند کجکي، يکي از مشهورترين و بزرگ ترين بندهاي افغانستان که هزاران هکتار زمين را آبياري مينمايد، از جمله ی آن هاست . درماه هاي حوت و حمل (اسفند و فروردین) آب رودخانه ی هيرمند به حداکثر ، و در ماه هاي سرطان تاعقرب (تیر تا آبان) به حداقل خود مي رسد . اين رود سرانجام به درياچه هامون مي ريزد .
هريرود :
اين رودخانه از ارتفاعات لعل وسرجنگل در ولايت غور سرچشمه مي گيرد و از به هم پيوستن دو رود ، درنزديکي قريه ي « شينيه دولت يار» به وجود مي آيد . هريرود پس از گذشتن از وسط شهر چخچران وارد ولايت هرات مي شود . هرات آباداني خود را مديون اين رود است . رود « تگاوايشان» از جمله ي بزرگ ترين رودهايي است که به هريرود مي پيوندد . هريرود 1124 کيلومتر طول داشته و 560 کيلومتر آن در داخل افغانستان جاري است . 60 کيلومتر از طول اين رودخانه ، مرز مشترک بين افغانستان وجمهوري اسلامي ايران راتشکيل ميدهد . اين رود سرانجام در شنزارهاي جمهوري ترکمنستان (قره قوم ) فرو ميرود .
کابل رود :
آب کابل رود ، ابتدا از به هم پيوستن آب دره سنگلاخ و دره ي سرچشمه بوجود مي آيد که از ارتفاعات کوتل اوني کوه پغمان سرچشمه مي گيرند . اين رود ، پس از گذشتن از شهر کابل ، قسمت هاي وسيعي از شرق افغانستان را آبياري مي کند و داراي شعبه های زيادي است که مي توان از رودخانه هاي لوگر ، سرخرود و کنر نام برد . به خاطر استفاده ي بهتر از آب اين رودخانه ها براي زراعت و توليد برق ، بندهايي روي اين رودها احداث شده است که در آن میان مي توان از بندهاي سروبي ، نغلو ، درونته ، بند کانال ننگرهار ، ماهيپر ، خروار و بتخاک نام برد . رودخانه کابل و شعبه هاي بزرگ و کوچک آن ، تنها رود افغانستان است که پس از پيوستن به رود سند پاکستان به آب هاي آزاد (اقيانوس هند) مي ريزد . طول اين رود 700 کيلومتر مي باشد که 460 کيلومتر آن در افغانستان جريان دارد . اکثر رودهاي افغانستان ازمناطق مرکزي (هزاره جات ) سرچشمه مي گيرد ؛ لذا هزاره جات يکي از بزرگ ترين و مهم ترين منابع آبي این کشور مي باشد .
گردآورنده : محمدامين صلاحي
منبع : سایت مطالعات افغانستان

۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

گزارش صعود سبلان

از هر چه بگذریم، سخن «کوه» خوشتر است.
اول می خواستم با ارائه ی یه گزارش تصویری، مفید و مختصر از کنار برنامه بگذرم؛ اما حقیقتن از سبلان راحت گذشتن، روا نیست.
سبلان یا به قول آذری ها «ساوالان» ، با عظمت و زیبایی بی نظیرش ، به حق عروس قله های ایرانه. آتشفشان خاموش، آرام، بلند، استوار، مادر چشمه های گرم و جوشان، سنگ صبور اهالی سخت کوش اردبیل، پر از خنکی آب، پر از شیرینی عسل.
عجب هوایی داشت! پناهی خنک و دل انگیز برای گریز از گرمای وحشتزای فارس.
هرچی بیشتر به سمت شمال کشور می رفتیم هوا خنک تر می شد.
دمدمای غروب جمعه 23 مردادماه 88 ، از حوالی رودبار و منجیل که می گذشتیم، رفته رفته ابر و مه هوا غلیظ تر می شد. بوی نم، بوی بارون، بوی شالیزار، بوی دریا.

شب رو آستارا خوابیدیم. تاریک روشن صبح زیبای اولین روز هفته، گردنه ی حیران رو پشت سر گذاشتیم و تو یکی از پارک های اردبیل تو هوای فوق العاده خنک، صبحونه خوردیم.
دغدغه ی نامناسب بودن هوا برای صعود، آزاردهنده بود.
به تصمیم سرپرست راهی سرعین شدیم تا از چشمه های آب گرمش استفاده کنیم و بعد از ظهر اگر هوا بهتر شد بریم به سمت قوتورسوئی و شابیل (اول مسیر صعود).
از استخر که بیرون اومدیم، آفتاب کمی از پشت ابرها خودنمایی می کرد. اما ناراحتی ای که برای یکی از اعضا پیش اومد ما رو حدود سه، چهار ساعت حوالی درمانگاه و مطب دکتر نگه داشت.
مسیر شابیل از اردبیل به سمت مشکین شهر می رفت و نیمه های راه وارد یه فرعی می شد و از شهر کوچک فخر آباد می گذشت. حدود 140 کیلو متر راه بود و ما وقتی رسیدیم که هوا رو به تاریکی بود. شابیل منطقه ای مسکونی نبود. مکانی تفریحی و سرسبز بود با یه استخر آب گرم.

از اونجا یه جاده خاکی تا پناهگاه (ارتفاع 3500 متر) می رفت که لندروورهای کرایه ای توی مسیر رفت و آمد می کردن. هوا تاریک و مه آلود بود و سه چهار ساعت هم تا پناهگاه راه بود. مجبور شدیم 2 تا لندروور کرایه کنیم وبرای به موقع به پناهگاه رسیدن، از لذت کوهپیمایی صرف نظر کنیم.
پناهگاه بزرگ و مجهز بود. با بوفه و امانتداری و سرویس بهداشتی و چندین قسمت مجزا برای استفاده ی کوهنوردها.

صبح روز یکشنبه 25 مرداد، قبل از ساعت 5 بیدار شدیم و 5:15 همه بیرون بودیم. بعد از کمی نرمش، ساعت 5:35 راه افتادیم.
مسیر شیب ممتد و نسبتن یکنواختی بود تا قله.
زیر پا هر چی بود سفیدی مه بود و بالا آبی گسترده ی آسمون. ما بودیم و کوه. سنگ های گرانیتی و سیاه، گل های سفید و بنفش، و به ندرت سفیدی برف.



نمای زیبایی از چندین برکه تو دامنه های کوه از بالا پیدا بود که از انعکاس نور آفتاب مثل آیینه می درخشید.
هوا سرد بود باد می وزید. پرچم های رنگی کوچکی تو سراسر مسیر نصب شده بود و به وضوح مسیر رو نشون می داد. چند جای مسیر تابلوهای یادبود از شهدای سبلان -روحشون شاد- نصب بود و همه جا پر بود از سنگ نوشته هایی که جلوه ی ناخوشایندی به کوه می داد.
جز چند استراحت کوتاه و کمتر از 10 دقیقه، تنها یک بار حدود 30 دقیقه برای صبحونه ایستادیم. بعد از گذشتن از «سنگ محراب» و عبور از چند یخچال ، ساعت 10:15 دقیقه اوج عظمت و زیبایی قله ی سبلان رو تو سبزی زلال و پاک دریاچه دیدیم.

دریاچه ای سبزآبی، زیبا و زلال، در احاطه ی دیواره های سنگی بلند.



قله غربی ترین صخره ای بود که در سمت راست (شمال) دریاچه قرار داشت.
چند دقیقه بعد بر فراز سومین قله ی بلند ایران، عکس یادبود انداختیم.

لحظه های آکنده از شگفتی و هیجان و نیایش، سرد بود و توأم با بادی تند. مجال بلندتر پریدن نبود!
ساعت 11:30 قله رو ترک کردیم و کمی بعد نگین سبز ساوالان رو هم بدرود گفتیم.
مسیر برگشت با وجود ارتفاع زدگی یکی از همنوردهامون و چند توقف برای بهبود حال ایشون، با سرعت بیشتری همراه بود.
با کم کردن ارتفاع حال دوستمون بهتر شد و بعد از ظهر ساعت 15:15 به پناهگاه رسیدیم. نهار مختصری صرف کردیم و با سرعت کوله ها رو پیچیدیم و به راه افتادیم.
مه با سرعت خارق العاده ای بالا می اومد و گیرایی خاصی به فضای کوهستان می داد.

چهره های گشاده و شاد ساکنان دامنه های ساوالان به ما قوت قلب می داد و خستگی راه رو از تنمون دور می کرد.

حدود ساعت 8 ، بعد از سه ساعت کوهپیمایی، به شابیل رسیدیم. و بعد از حمام آبگرم به اردبیل برگشتیم.
بازدید از چند مکان زیبا و دیدنی درادامه ی سفر، لحظه های خوش و پرخاطره ای رو برامون رقم زد.
صبح دوشنبه ی آفتابی و خنک، کنار دریاچه ی نئور (واقع در جنوب اردبیل):


بعد از ظهر دوشنبه ، ساحل دریای خزر:

صبح سه شنبه، بازدید از قلعه رودخان (23 کیلومتری جنوب غربی فومن) ، در دل جنگل های انبوه و زیبای گیلان:



و نهایتن بازدید از روستای تاریخی ماسوله (بعد از ظهر سه شنبه):



و چهارشنبه 28 مرداد، خستگی راه و تحمل گرما و ... ساعت حدود 10 شب بود که به مرودشت رسیدیم.
و پایان صفحه ای دیگر از دفتر صعودهای بلند ما.

سرپرست برنامه : علی اکبر فلاحی
نفرات شرکت کننده در برنامه : خانم ها محبوبه شعبانی ، الهام صفایی ، حبیبه نجات و آقایان عزیز جوکار ، سجاد شعبانی ، احسان شیاری ، حامد صفایی ، محسن نصیری (مسئول تدارکات و امور فنی).
منت خدای را عزوجل، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش، مزید نعمت.
یا حق